پرش لینک ها
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
A
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
C
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
S
100
نگاهی متفاوت به یک مشکل قدیمی – BIAN

نگاهی متفاوت به یک مشکل قدیمی – BIAN

بانک‌ها و موسسات مالی از سال ۲۰۰۸ با مجموعه‌ای از چالش‌ها در حوزه‌های مدل کسب و کار، نحوه ارتباط با مشتریان و فناوری اطلاعات مواجه شدند. از مهمترین ریشه‌های این چالش‌ها می‌توان به ورود بازیگران جدید و استارتاپ‌ها و نیاز به نقش‌آفرینی بانک‌ها در اکوسیستم جدید اشاره کرد. اما برای ایفای نقش در زمین بازی جدید، یک مشکل همیشگی باز هم خود را نشان داد و آن پیچیدگی و انعطاف‌پذیری پایین سیستم‌های اطلاعاتی برای پاسخگویی به نیازهای در حال تغییر کسب و کار بود.

واضح است که این پیچیدگی، مشکلات زیر را نیز در پی خواهد داشت:

  • ناسازگاری سیستم‌ها با معماری‌های فنی و تکنولوژی جدید
  • هزینه بالای اعمال تغییرات در سیستم‌ها و به تبع آن هزینه بالای نگهداری و عملیات
  • بزرگ شدن بیش از حد سیستم ها
  • و ….

این مشکلات برای همه آشناست و البته در این میان از نقش کسب و کار در تعریف و توضیح دقیق نیازها نیز نباید غافل شد.

مدت‌ها بود که رویکردهایی مانند معماری سرویس‌گرا و سایر معماری‌های منشعب از آن برای حل این مشکلات در حوزه معماری سیستم‌ها دست به کار شده بودند اما نحوه تعریف سرویس‌ها و همزبانی با کسب و کار چالشی بود که همچنان وجود داشت و همین انگیزه‏ای بود تا استاندارد BIAN پا به عرصه وجود بگذارد.

در واقع BIAN با استفاده از اصول معماری سرویس‌گرا، استانداردی مبتنی بر سرویس تعریف کرد. از این استاندارد می‌توان برای ساماندهی حوزه‌های کسب و کاری بانک‌ها و موسسات مالی و همچنین تدوین نقشه کلان معماری سیستم‌ها استفاده نمود.

برای تعریف چنین استانداردی، BIAN دیدگاه قابلیت محور را در مقابل دیدگاه سنتی فرایند محور تعریف کرد. بدین ترتیب استاندارد BIAN مجموعه‌ای از قابلیت‌هاست که برای مدلسازی هرنوع بانک یا موسسه مالی کاربرد دارد. به عنوان مثال قابلیت “طراحی محصول” صرف نظر از چگونگی (فرایند) انجام آن در هر بانک، قابلیتی است که در تمام بانک‌ها وجود دارد.

می‌توان جایگاه و ارتباط آن با سایر قابلیت‌ها را شناخت، وضعیت آن‌را تحلیل کرد، منابع مرتبط با آن را شناسایی نمود و سیستم‌هایی که چنین قابلیتی را دارند مشخص کرد. حال با داشتن این مواد اولیه می‌توان به چگونگی اجرای آن فکر کرد.

برای روشن‌تر شدن مطلب می‌توان از مثال شهر استفاده کرد. شهر مجموعه‌ای است از موجودیت‌های ایستا، مانند ساختمان، پارک، میدان و … هدف از ارائه نقشه شهر، پاسخگویی به موجودیت‌های پویا یا الگوهای رفتاری‌ای است که درون شهر رخ می‌دهد. به عنوان مثال خرید کردن، ورزش کردن، پیمایش مسیرهای مختلف ( این موارد شبیه فرایندها در حوزه کسب و کار هستند).

معماران شهرسازی با شناخت موجودیت‌های ایستا و تنظیم آن‌ها برای پاسخگویی به الگوهای رفتاری، نقشه شهر را طراحی می‌کنند. به عنوان مثال نقشه یک شهر صنعتی با شهر گردشگری کاملا متفاوت خواهد بود در حالی که موجودیت‌های ایستا در هر دو مشابه هم است.

همان‌گونه که بدون شناخت این موجودیت‌ها و الگوهای رفتاری نمی‌توان نقشه مناسبی برای شهر طراحی کرد، در کسب و کار نیز بدون شناخت قابلیت‌ها که همان موجودیت‌های ایستا هستند و نحوه نقش آفرینی آن‌ها در فرایندها که همان موجودیت‌های پویا هستند، نمی‌توان معماری مناسبی برای سازمان در سطح کسب و کار و همچنین فنی ایجاد کرد.

نگاهی متفاوت به یک مشکل قدیمی – BIAN

در قسمت بعدی مقاله به اهداف BIAN و جایگاه آن در کنار سایر استانداردهای صنعت مالی می‌پردازیم.

منبع : دیجی وایز آکادمی