از آنجا که استراتژی تحول دیجیتال شامل بسیاری از بخشهای قابل تغییر است، رهبران ممکن است برای اولویتبندی مسائل و پروژههای اصلی وارد کشمکش شوند. اگر شما هم از این مشکل رنج میبرید از این توصیهها استفاده نمایید.
پروژههای بالقوه جدید احتمالاً هر روز از روی میز کار شما عبور میکنند.
هر پروژه ممکن است نوید بازگشت قابل توجهی از سرمایه گذاری را بدهد، اما به عهده گرفتن آنها معمولاً درگیر حل و فصل ابتکارات دیگری است که شروع نشده است، و یا هر چند ممکن است که شروع شده باشند اما انجام آنها به زمان نیاز دارد یا متوقف شدهاند.
در این مقاله به بررسی چگونگی گره گشایی از مشکلات و رسیدن به پیشرفتی قابل لمس در برنامههای تحول دیجیتال پرداخته شده است.
۱. یک هدف اصلی تحول دیجیتال را انتخاب کنید
اول از همه، به یک هدف اصلی متعهد شوید که میتواند ارزش قابل توجهی به سازمان برساند. این هدف میتواند به صورت ایجاد کسب و کار هایی جدید، صرفه جویی در هزینه یا سایر موارد دیگر باشد. بزرگترین چالش، انتخاب هدفی است که بخواهید اهداف دیگر را برای آن قربانی کنید.
وسوسه انگیز است که باور داشته باشید میتوانید چندین هدف را به طور هم زمان پیش ببرید، هرچند که ممکن است این باور به ندرت در واقعیت جواب دهد و بازدهی داشته باشد. بیشتر ما احساس میکنیم که قادر به انجام چند وظیفه هستیم، اما تحقیقات چیز دیگری نشان میدهد.
به همین ترتیب، وقتی چندین اولویت را پیش میبریم، ممکن است احساس کنیم کارهای بیشتری انجام میدهیم، اما در واقعیت ممکن است به اهداف کمتری برسیم. هدف اصلی خود را هر چقدر متفکرانه تعریف و انتخاب کنید، معمولا باعث میشود که در سایر جنبههای محیط شما تداخل ایجاد شود. این تداخلها میتواند به سرعت لیستی طولانی از پروژههای متوسط ایجاد کند که میتواند تمرکز شما را از هدف یا اولویت اصلی دور کند.
البته به یاد داشته باشید که همه این پروژهها میتوانند انجام بشوند یا خیر. برای مقدم داشتن هدف اصلی خود باید مقداری فدا کنید.
۲. پروژههای متوسط یا سطح میانی خود را اولویت بندی کنید
تصمیم گیری در مورد اینکه کدام پروژههای متوسط را نادیده بگیرید آسان نیست. برای تعیین اینکه کدام پروژههای کوچک بیشترین تأثیر را در هدف اصلی شما خواهند داشت، سوالات زیر را در نظر بگیرید:
آیا پروژه مقدار قابل توجهی تاثیر را در هدف اصلی شما ایجاد میکند؟
سناریویی را در نظر بگیرید که در آن شما یک راه حل امن با اولویت متوسط Voice-over-IP (VoIP) را برای فعال کردن نیروی کاری که اکنون از خانه کار میکند، اجرا میکنید. اگر برای پیاده سازی یک راه حل کارآمد از یک پروژه متوسط عبور کردید، ممکن است لازم باشد بعداً کار روی سیستم VoIP را دوباره انجام دهید. در چنین شرایطی ، انجام پروژههای متوسط مرتبط و ضروری است.
در صورت شکست پروژه در سطوح پایینتر، آیا میتواند هدف اصلی شما را به خطر بیندازد؟
فایل سرور قدیمی را در نظر بگیرید که کار میکند اما برای آن دیگر تعمیر و نگهداری وجود ندارد. شاید بتوانید کارمندان را از راه دور با VPN وارد سرور کنید و از سیستم فایل استفاده کنید، اما قرار دادن پروندههای ضروری در یک زیر ساخت ابری احتمالاً آسان تر است، حتی اگر این به معنی پذیرفتن یک پروژه متوسط دیگر باشد.
آیا میتوانید از روش quid pro quo استفاده کنید؟
در سیاست، quid pro quo چیز بدی است: به طور کلی به این معنی است که اگر لطفی به شخصی بکنید، انتظار میرود در عوض یکی از کارهای شما را انجام دهد. تقریباً در داخل سازمان شما افرادی وجود دارند که برای تکمیل هدف خود به کمک آنها نیاز خواهید داشت و این افراد ممکن است از شما بخواهند که پروژه های خودشان را در اولویت قرار دهید و روی پروژههای آن ها کار کنید. این روش دیگری است که شما ممکن است در نهایت با درگیر کردن چندین پروژه متوسط در خدمت یک هدف بزرگ خود باشید. تکمیل پروژههای نسبتاً دشوار میتواند در ابتکار عمل به شما کمک کند.
هرچند مراقب باشید که اگر بیش از حد به این پروژهها بپردازید، ممکن است تلاشهای خود را از هدف اصلی کمرنگ کنید و اولویت های متناقض و وابستگی های درهم را برای شما به وجود آورد.
۳. موفقیتهای سریع را پیدا کنید
قبل از شروع به کار بر روی هدف اصلی خود، به دنبال کارهایی آسان باشید که میتوانید به سرعت، به راحتی و بدون سرمایه گذاری زیاد انجام دهید و بلافاصله به سود برسید. این سود زمانی اندازه گیری میشود که در نهایت از آن برای پیشبرد هدف خود استفاده نمایید.
اولویت بندی برای تحول هرگز آسان نیست. اما اگر به یک هدف اصلی متعهد باشید، و فقط در پروژههای سطح میانی شرکت کنید که هدف شما را پشتیبانی میکنند، فرصتهایی آسان برای افزایش کارایی را پیدا میکنید و در مسیر موفقیت قرار خواهید گرفت.
منبع : دیجی وایز آکادمی